زادروز



برای من هیچ دعوتنامه ای نیست و جاده ها از عبور مسافری هراس دارند با این وجود مگر می شود تصویری از مقصد در ذهن خود مجسم کنم ؟ وقتی همه ی تابلو های راهنما خاموش می شوند و آدرس دلتنگی ها را نشانم می دهند انگار نمی خواهند این خواب آشفته را پایان دهند . مرداد 1399 علی دادخواه
روزی در سرنوشت تو من تکراری خواهم شد و قدم نو رسیده مبارک خواهد شد و تو چه زود یادت می رود خاطرات دو نفره هایمان را و من که قدیمی شده ام در فراموشی روزگار پرسه خواهم زد بی هدف و بی نتیجه و این چه بی رحمانه است که یک نفر می آید تا تو را به گورستان زندگی هدایت کند قدم نو رسیده همیشه مبارک نخواهد شد . # علی دادخواه 15 تیر 1399

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

"باز نشر" ماشین های گرون قیمت اشعار " کیان " تبریزی مطالب اینترنتی و کافی شاپ اقلیم سبز فرهنگ و هنر الشتر دنيايي سرگرمي درد و دل یه بچه انقلابی بعد از بیست و سه رمان بی وفا